عشق چیست؟

ایا جز این است که موهبتی ایست الهی،که خداوند ان را فقط به تعداد معدودی از انسانها میدهد،چیزی که تا انتهای خلقت وجود دارد،بلند است و جاودانی.به راستی که عشق زودتر از نسیمی که بر بوستان میوزد از قلبها عبور میکند.نمی دانم که در کجا خوانده ام که عشق زیباست،چون جوانه ی بهاری.مهربان است،چون نسیم.سخاوتمند ،چون باران و شیرون چون عسل.لطافتی ایست که لمسش نا ممکن است ولی بسیار دشوار است.نا مملوس نیست ولی...
حرکتی جاودانه در قلب است«باید تجربه کرد
»
تا فهمید عشق را و حال عاشقان را.
سابق بر این کلمه ی عشق را ناچیز میدانستم اما امروز از نظرم لطیف است.
دوست داشتم حسش کنم
.
هیچگاه ارزویی جنون امیز چون این را نداشتم،ارزویی که امکانش نیست.
شاید از نظر من ،عشق واقعی یعنی،فداکاری خود برای معشوق.
معنایش ژرف است؛نمیدانم...واقعا نمیدانم!